حوله بافی در ایران
تاریخچه
سابقه دستبافی در ایران به پیش از میلاد برمی گردد و نخستین نشانه ای که از وجود پارچه منسوج در ایران موجود است، متعلق به ۴۰۰۰ سال پیش از میلاد است، که طی حفاری های انجام شده در شوش به دست آمده است.
در گذشته صنایع دستی بدون آنکه کسی اطلاعات و آگاهی درباره آنها به جامعه بدهد به عنوان بخشی از زندگی روزمره استفاده و از نسلی به نسل بعد منتقل می شد. در روند تکاملی صنایع دستی اغلب مشاهده می شود که این صنایع در تقابل با صنایع جدید، از مبانی و ریشه سنتی خود فاصله گرفته و دستخوش تغییرات دنیای مدرن شده اند. رشته حوله بافی نیز همچون رشته های دیگر صنایع دستی از این قاعده مستثنا نبوده و از نظر حجم تولید و مصرف بسیار محدود، کم تعداد و منحصر به فرد شده است. بر اساس مستندات تاریخی، این رشته از معروف ترین دستبافته ها و پارچه های پنبه ای و ابریشمی تولید شده در ایالت قهستان قدیم (واقع در جنوب خراسان کنونی) در قرون اولیه اسلامی فراوان یاد شده است. در این نوع بافته مواد اولیه مصرفی نخ پنبه ای می باشد که به عنوان پود لابه لای چله تنیده می شود و توسط دفتین زده شده و طی سه مرحله، فرآیند بافت آن انجام می گردد.
لطفا مقالات زیر را هم مطالعه بفرمایید
لباس یونانی در عصر جدید
تاریخچه حمام ها
تعریف
حوله بافی (که توبافی یا تون بافی نیز نامیده می شود) نوعی فرآورده نساجی سنتی است که به کمک دستگاه بافندگی چهار وردی تولید می شود. از جمله خصوصیات این رشته از صنایع دستی این است، که اولا کلیه مراحل سه گانه بافندگی (ایجاد دهنه کار، پودگذاری و دفتین زدن) با حرکات دست و پا انجام می شود. دوما امکان استفاده از پودهای رنگی به میزان نامحدود و همچنین تنوع طرح بافت با در اختیار داشتن و کنترل حرکات وردها میسر می شود. حوله بافی تنها در هر شهری بافته می شد و در گذشته در هر طایفه ای، یک نفر به این کار مشغول بود که نه تنها در این زمینه مایحتاج خود و خانواده خویش را تامین می کردند، بلکه در اقتصاد خانواده هم نقش قابل ملاحظه ای داشتند. این رشته را به اشتباه حوله بافی نامیدند، چون علاوه بر مصرف حوله حمام که جاذب رطوبتی خوبی است، در موارد دیگری از جمله سفره، لباس، چادر شب ، شال و غیره نیز مورد استفاده قرار می گیرد.
کارگاه حوله بافی(تون بافی)
ابزار و تجهیزات دستگاه حوله بافی به شرح ذیل می باشد:
• چرخ ماسوره: جهت ریسیدن و تهیه نخ کاربرد دارد.
• چرخ ریسندگی (هرزه گر): نخ های ریسیده شده به صورت کلاف دور چرخ پیچیده می شود.
• گواسته (Gevaste ): به هر یک از چوب ها اطلاق می شود که در زمین ثابت و نخ های چله به دور آن پیچیده می شود.
• وجارک (Vejarak): به دو عدد چوب نسبتا ضخیم گفته می شود که در اصطلاح، میانه کار را دارند که نخ ها در حین بافت به هم نریزند.
• میان چوب: چوبی که کمی بالاتر از نورد به کار می رود و به بهتر نگداشتن نخ های چله کمک می کند.
• هراستون (herastow): به مجموع وردها (چهار ورد) در دستگاه بافندگی گفته می شود.
• سلام علیک: دو تکه چوب است که به وسیله نخ به هراستون وصل است و باعث بالا و پایین آمدن وردها می شود.
• هوا کار: به نخ هایی که هراستون و سلام علیک را به یک میله فلزی نزدیک سقف وصل کرده تا باعث بالا نگهداشتن آنها شود.
• متی (matti): دو عدد چوب یک اندازه که بر روی پارچه های بافته شده قرار می گیرد تا مانع جمع شدن احتمالی پارچه شود.
• ماکو: دستگاهی که نخ درون آن قرار می گیرد و به کمک آن نخ ها از تار رد می شوند.
• دنده- دفتین: نخ ها بعد از این که به وسیله ماکو رد شد، دفتین یا دنده می شود.
• دستکش: جنس آن از شاخ گوزن است و برای ثابت کردن بالین از آن استفاده می شود.
• بالین: چوبی است که پارچه های بافته شده به دور آن پیچیده می شود.
• ماسوره: وسیله ای است که نخ مورد نیاز کار به دور آن پیچیده می شود.
• پاتلک (patelak): تکه های چوبی هستندکه فقط از یک سر طولی سوراخ شده و با نخ نگهدارنده هر ستون از زیر دستگاه آویزان شده و با پاهای بافنده به حرکت در می آید.
• حمایل: چوبی که در گوشه سمت چپ جهت ثابت نگهداشتن چوب های چله به کار می رود.
• نوورد (Nouvard): چوبی است که چله بر روی آن پیچیده می شود.
الیاف مورد استفاده :
نخ پنبه ای، نخ ابریشم، نخ پشمی، نخ مصنوعی – اکریلیک (صرفا برای پودگذاری از آن استفاده می شود)، نخ کاموا (صرفا برای پودگذاری کاربرد دارد).
روش بافت
شیوه بافت به این صورت می باشد که ابتدا نخ های پنبه ای را به وسیله چرخ ریسندگی و چرخ ماسوره تهیه کرده و سپس در یک فضای باز به وسیله تعدادی چوب نازک و هم اندازه به اصطلاح محلی «چله ها را دوانید». بعد نخ های پیچیده شده به دور چوب ها (فاصله هر کدام از چوب ها یک متر می باشد) را به دور یک چوب بزرگ و ثابت شده به نام «نوورد» می پیچیند. جهت بافت می بایست نخ ها را با ماکو ردکرده و بعد از هر بار نخ ردشده دنده یا «دفتین» که به سمت جلو و عقب آورده می شود، نخ ها کوبیده و پارچه بافته می شود. وقتی ماکو از سمت راست رد می شود پاتلک سمت چپ با پا به حرکت در آمده (و بالعکس) و وردها را جابه جا می کند. به هر اندازه که پارچه بافته می شود متی و دستکش به وسیله هنرمند به حرکت در می آید تا پارچه بافته شده جمع و به دور چوب قطوری به نام «بالین» پیچیده شود. هنر حوله بافی با ترکیب رنگ ها در کل پارچه و حاشیه کار با خلاقیت خود هنرمند تولید می شود. البته ممکن است برای طراحی یک بافته از نمونه هایی استفاده شود که در زمان گذشته کاربرد داشته است.